الحمد لله وحده والصلاة والسلام على من لا نبى بعده وعلى اله وصحبه أجمعين
حساس بودن نقش زن در بناي جامعه وفرهنگ سازی در آن ، به دست تواناي زنان موجب مي شود که زنان به عنوان ارزشمندترين قشرها محسوب شوند.
زنان به عنوان مربی افراد، در صلاح و فساد جامعه نقش ويژه اي دارند بنابراين فرهنگ هر جامعه اي بايد از متون اصلي و گفتار و رفتار بانيان نخستين آن گرفته شود . از اين رو نگاه به زن يکي از بهترين شاخصها در ارزيابي فرهنگ يک قوم مي باشد.
در راستاي معنا شناسي و جايگاه زن در فرهنگ سازی و جهت روشن شدن هر چه بهتر بحث بايد مفهوم فرهنگ و نقش زن در فرهنگ سازی را مورد توجه و بررسي قرار داد.
نگرش به اينکه انسان امانت دار خداست يک رسالت و مسووليتي دارد و از يک کرامت و شرافت ذاتي برخوردار است خداوند متعال او را نسبت به بسياري از مخلوقات خويش برتري داده است:
« و لقد کرّمنا بني آدم و حملنا هم في البرّ و البحر و رزقناهم من الطّيّبات و فضّلناهم علي کثير ممّن خلقنا تفضيلاً»1
ترجمه : ما فرزندان آدم را گرامي داشتهايم ، و آنان را در خشكي و دريا ( بر مركبهاي گوناگون ) حمل كردهايم ، و از چيزهاي پاكيزه و خوشمزه روزيشان نمودهايم ، و بر بسياري از آفريدگان خود كاملاً برتريشان دادهايم.
حرکت درراستای هدفها و آرمانهايي بس عالي و حرکت و تلاش ، براي طلب رضاي آفريننده معلول « اي نفس آرامش يافته همانا به سوي پروردگارت باز گرد خشنودي متقابل تو از او و او از تو» :و لکلّ وجهة هوموليّها فاستبقوا الخيرات»2
ترجمه: براي هر کس سمت و هدفي براي حرکت در زندگي وجود دارد،شما براي وصول به نيکی ها سبقت بگيريد.
نقش زن در توسعه عرصه خانواه و تربیت دینی فرزندان :
مادر به عنوان اولين مربي بشري: شروع پرورش انسان از دامن مادر آغاز مي شود از اين رو مادر اولين و مهمترين قشر جامعه در تربيت کودک است اين نقش اوليه و سازنده مادر در ساختار شخصيت فرزند است بنابراين نقش مادر در فرهنگ را مي توان در سه حيطه جاي داد.
الف : قبل از تولد کودک : مادري که مي خواهد موجبات رشد و تعالي انساني را عهده دار شود بايد قبل از تربيت فرزند، بايد خود در جهات انساني تربيت شود. بدين معني که زن بتواند به علم و معرفت و کمالات معنوي و اخلاق،که خداوند متعال براي همه انسانها در نظر گرفته، دست يابد . تا بدين وسيله آمادگي اين امر مهم را پيدا کند. اگر اين نقش انسان سازي زنان در جامعه اي به ابتذال وانحطاط کشيده شود يقيناً آن جامعه و ملت نيز به انحطاط کشيده خواهند شد .
غذاي مادر دردستگاه گوارش او به صورت شير تبديل مي شودوکودک تغذيه مي کند،او مواظب است به کودک طعام حلال بدهد و خود نيز غذاي حلال بخورد اينها مربوط به غذاهاي جسماني مي شود اما در غذاهاي روحي نيز اينچنين است خيال باطل و حرام وانديشه گناه و خاطرات تلخ براي زن ، عليه دو نفر خواهد بود مسووليت زن در حفظ خاطرات و انديشه ها و افکار و عقايد واخلاق بيش از مرد است. به همين خاطر است که بعد از اينکه در قرآن سفارش مي کند که پدر و مادر را گرامي بداريد ، مکرر نام مادر را مي برد.
ب : اثر ژنتيک ورواثت: نفس مادر هر مرتبه اي که سير نمايد،ابعاد وجود جنين رنگ همان مرتبه را مي گيرد و تمايلاتش در آن مرتبه قوي تر از مراتب ديگر خواهد بود اگر توجه مادر به خواسته هاي الهي باشد اثر مثبت بر روي جنين خواهد گذاشت و تمايلات انساني را در او قوي تر خواهد کرد. اما اگر سير مادر در مرتبه نازل نفس باشد استعداد هاي کودک تمايل به مرتبه نازله دارد. در آيه 58 سوره اعراف نقش وراثت رااينگونه بيان مي کند :«و البلد الطّيّب يخرج نباته بإذن ربّه و الّذي خبث لا يخرج إلاّ نکدا»ترجمه: سرزمين پاک و طيب ، گياه و ثمره اش به فرمان الهي مي رويد ، ولي سرزمين ناپاک و خبيث جز گياه ناچيز و بي ارزش نمي رو ياند.
و در جاي ديگر مي فرمايند: « نساء کم حرث لکم فأتوا حرثکم أنّي شئتم و قدّموا لأنفسکم واتّقوا الله واعلمواأنّکم ملاقوه و بشرالمؤمنين »3 ترجمه: زنان شما کشت زارهاي شمايند پس هرگاه خواستيد از کشت زارهاي خود استفاده کنيدوبراي خود اثر نيکي را پيش فرستيد و تقواي الهي پيشه کنيدوبدانيد خداوند را ملاقات خواهيد کردو به مؤمنان بشارت ده.
دراين آيه زن را کشت زار و محل بذر افشاني انساني شناسانده يک مزرعه در صورتي سبز و خرم و پر ثمر خواهد بود که داراي زمين مستعد و پاک و آماده براي زراعت باشد نه شوره زار و لجن زار، زمين دل همسران نيز بايد از آلودگي هاي رذايل اخلاقي و غير انساني و آثار بد گناه و نافرماني الهي پاک بوده و به صفات و سجاياي الهي و ملکوتي آراسته باشد.
ج: نقش مادر بعد از تولد کودک :سعادت و انحطاط جوامع در گرو نحوه تربيت فرزندان به دست مادراست . هدف قرآن و مادر هر دو تربيت انسان است بنابراين مادر مي تواند با ساختن روح و ذهن کودک در مسير برنامه هاي الهي جهت انسان سازي نقش موثري داشته باشد. از اين رو تعليم و تربيتي که متناسب با ديدگاه اسلام است، تربيتي است که همراه با تزکيه و تهذيب نفس باشد يعني همان تقوا و علم :«هوالّذي بعث من الامّييّن رسولاً مّنهم يتلوا عليهم آياته ويزکّيهم و يعلّمهم الکتاب والحکمة و ان کانوا من قبل لفي ضلال مّبين »4ترجمه : اوست آنکه برانگيخته از ميان عرب امي ( يعني قومي که خواندن و نوشتن نمي دانستند) پيغمبري را تا بر آنها آيات خود را تلاوت کنند و پاک سازد ايشان را و بياموزدشان کتاب و حکمت را، اگر چه پيش از آن همانا در گمراهي آشکار بودند.
نمونه اي از مادران سازنده در قرآن
الف- مادر مريم « سلام الله عليها »:که براي کمال فرزندش علائق مادي را زير پا گذارده و بلکه بايد گفت با خويشتن جهاد اکبر کرده است بلافاصله کودکش را به معبد تحويل مي دهد و نهايت درجه توکل و خلوص را از خودش نشان مي دهد وقتي در برآوردن و تأمين نيازهاي ضروري و ابتدائي کودک نيز دخالتي نمي کند.
حضرت مريم «سلام الله عليها »:از نمونه زناني شمرده مي شوند که هم پاکي و طهارت خويش را حفظ کرد و هم مطيع پروردگار و خاضع در برابر آن است و موجبات تهذيب و تزکيه روحي و ذهني رشد پيامبري بزرگي چون حضرت عيسي« عليه السلام » شده است .در تهذيب و تزکيه نفس به جايي رسيده بود که در محراب عبادت وقتي زکريا نزد او مي رفت رزقي را مشاهده مي کرد چون از مريم درباره منبع اين رزق سوال مي کند وي در پاسخ مي گويد: « هو من عندالله» « و از جانب خداست».
جلوه ايي ديگر در آثار وجودي مريم اينکه سخن گفتن با ملائکه و گاه با پروردگارش است .« و اذ قالت الملائکه يا مريم انّ الله اصطفيک و طهّرک و اصطفيک علي نساء العالمين » 5ترجمه: « و به ياد آور هنگامي را که فرشتگان گفتند اي مريم خداوند تو را برگزيد و بر زنان جهان برتري بخشيد.»
اينچنين زناني مي توانند مروج ارزشهاي والاي انساني و ظرف دريافت روح الهي باشند و از دامن همچون زني مانند مريم مردان بزرگي چون عيسي « عليه السلام » به رشد و تعالی روحی و شخصیتی مي رسند.« و مريم ابنت عمران الّتي احصنت فرجها فنفخنا فيه من روحناوصدّقت بکلمات ربّها و کتبه و کانت من القانيتن»6ترجمه : « خداوند براي مؤمنان مثلي مي زند مريم دختر عمران را که رحمش را پاکيزه نگاه داشت در آن روح قدسي خويش بدميديم و او کلمات پروردگار خود و کتب او را تصديق نمود و از بندگان فرمانبردار خدا به شمار مي آمد».
ج: مادر موسي – خواهر موسي – زن فرعون : قرآن کريم از سه زن به عنوان نمونه ياد مي کند ، کساني که موسي را از کشته شدن حفظ نموده و تربيت کردند کل جريان پرورشي موسي کليم برعهده اين سه زن بوده است . اين سه زن با وضع سياسي آن روز مبارزه کردند تا اين مرد پرورش يافت قرآن مي فرمايد: «واوحيناالي امّ موسي» از يکسو،وقتي مادر موسي فرزند را به دستور الهي به دريا انداخت به خواهر موسي گفت : اين جعبه را تعقيب کن « وقالت لاخته قصيّه» از سوي ديگر همسر فرعون را در کنار حاکميت طاغوت مطرح مي کند که داراي تيزبيني و شمي قوي است که حکايت از روشن دلي او دارد ، آن بانوي بزرگوار ، مقام والا و آثار جلال و جذبه الهي را در يک نگاه از سيماي فرعون در مي يابد و مانع از قتل او مي شود و به فرعون نصيحت مي کند که اين پسر مي تواند روشني بخشي چشم ما شود و شايد به ما نفعي برساند .« لا تقتلوه عسي ان ينفعنا او نتّخذه ولدا» از طرفي ديگر اين سه زن،زمينه رشد و تربيت موسي را فراهم کردند تا بساط فرعون بر چيده شد.
«اللّهم اهدنا الصّراط المستقيم»
پاورقي :
1.اسري/70
2. بقره /148
3.بقره /223
4. جمعه /2
5.آل عمران /42
6.تحریم/12
نظرات